کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

کویرنشین

یادداشت های شخصی سید مهدی موسوی و معصومه علوی خواه

روزانه ها

93/07/06

حس یک گلوله ی توپ عمل نکرده توی شن های کویر رو دارم که بعد از 27 سال چشیدن گرمای سوزان روز و سرمای استخوان سوز شب، منتظر یک انفجار بزرگ هست اما نه این انفجار رخ می دهد و نه کسی برای خنثی کردنش می آید. اینجا توی دل کویر، خطری برای آدم ها ندارم..

..:: کل روزنوشت های این وبلاگ ::..

بایگانی

۴ مطلب در خرداد ۱۳۸۸ ثبت شده است

۲۶
خرداد

بازخوانی فرمایشات حضرت امام خمینی (ره(

خبرگزاری فارس: می‌شود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط می‌کنی قانون را قبول نداری!قانون تو را قبول ندارد نباید از مردم پذیرفت، از کسی پذیرفت ، ما شورای نگهبان را قبول نداریم. نمی‌توانی قبول نداشته باشی. مردم رای دادند به اینها ، مردم 16 میلیون تقریبا یا یک قدری بیشتر رای دادند به قانون اساسی.

به گزارش خبرگزاری فارس گزیده‌ای از فرمایشات بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (ره) درباره تمکین مسئولان ، احزاب و گروه‌ها به قانون و فصل‌الخطاب بودن قانون اساسی و شورای نگهبان به شرح ذیل است:

* من باز به همه این آقایانی که می‌خواهند نطق کنند و اعلامیه بدهند و نمی‌دانم نامه سرگشاده بفرستند و ازاین مزخرفات، به همه اینها اعلام می‌کنم که برگردید به اسلام، برگردید به قانون ، برگردید به قرآن کریم ،‌ بهانه درست نکنید که اسباب این بشود که شما همه به انزوا کشیده بشوید. من به بسیاری از شما علاقه دارم و میل دارم که همه به قانون عمل کنند و همه در جای خود باشند و چنانچه این‌طور نباشد،‌ مسئله طور دیگر خواهد شد. (صحیفه امام جلد 14 صفحه 415)

*نمی‌شود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط می‌کنی قانون را قبول نداری!قانون تو را قبول ندارد نباید از مردم پذیرفت، از کسی پذیرفت ، ما شورای نگهبان را قبول نداریم. نمی‌توانی قبول نداشته باشی. مردم رای دادن به اینها ، مردم 16 میلیون تقریبا یا یک قدری بیشتر رای دادن به قانون اساسی. مردم که به قانون اساسی رای دادند منتظرند که قانون اساسی اجرا بشود؛ هر کس از هرجا صبح بلند می‌شود بگوید من شورای نگهبان را قبول ندارم ،‌ من قانون اساسی را قبول ندارم ،‌من مجلس را قبول ندارم ، من رئیس‌جمهور را قبول ندارم ، من دولت را قبول ندارم. نه ! همه باید مقید به این باشید که قانون را بپذیرید ،‌ ولو برخلاف رای شما باشد. باید بپذیرید، برای این‌که میزان اکثریت است ؛ و تشخیص شورای نگهبان که این مخالف قانون نیست و مخالف اسلام هم نیست ، میزان است که همه باید بپذیریم.  )صحیفه امام جلد 14 صفحه 378(

* اگر یک جایی عمل به قانون شد و یک گروهی در خیابان‌ها برضد این عمل بخواهند عرض اندام کنند،‌ این همان معنای دیکتاتوری است که مکرر گفته‌ام قدم به قدم پیش می‌رود،‌ این همان دیکتاتوری است که به هیتلر مبدل می‌شود انسان،‌این همان دیکتاتوری است که به استالین انسان را مبدل می‌کند. اگر قانون در یک کشوری عمل نشود ، کسانی که می‌خواهند قانون را بشکنند اینها دیکتاتورانی هستند که به صورت اسلامی پیش آمده‌اند یا به صورت آزادی و امثال این حرفها. اگر همه این آقایان که ادعای این را می‌کنند که ما طرفدار قوانین هستیم ، این‌ها با هم بنشینند و قانون را باز کنند و تکلیف را از روی قانون همه شان معین کنند و بعد هم ملتزم باشند که اگر قانون برخلاف رای من هم بود من خاضع‌ ام ، اگر بر وفاق هم بود من خاضع‌ام ،دیگر دعوایی پیش نمی‌آید؛ هیاهو پیش نمی‌آید.  (صحیفه امام جلد 14 صفحه 415)


*
قانون معنایش این است که{ همه} چیزها {را} به حسب قانون اسلامی ، به حسب قانون کشوری که منطبق با قوانین اسلام است ، همه را ،‌وظیفه‌اشان را قانون معین کرده‌. بعد از این که قانون وظیفه را معین کرد ، هر کس بخواهد که برخلاف او عمل بکند، این یک دیکتاتوری است که حالا به صورت مظلومانه پیش آمده است و بعد به صورت قاهرانه پیش خواهد آمد و بعد این کشور را به تباهی خواهد کشید و این کشور وقتی به تباهی کشیده شد و این مردم متفرق و مختلف با هم شدند ، این همان وظیفه ای است که برای ابرقدرتها باید انجام بدهد این آدم انجام داده،‌ ولو خودش نمی فهمد، اگر بفهمد که دیگر مصیبت بالاتر است،‌لکن خودشان ملتفت نیستند.  (صحیفه امام جلد 14 صفحه 415)

لینک مطلب در سایت فارس

  • سید مهدی موسوی
۱۵
خرداد

امام جواد(ع): همین اندازه برای خائن بودن کافیست که شخص، مورد اعتماد خائنین باشد. (روضه بهار ج2 ص364)

جناب آقای مهندس میرحسین موسوی

سلام علیکم

مناظره شما با دکتر احمدی نژاد را دیدم. مناظره‌ای که در طول سال‌های سال مانند آن را ندیده بودیم و طرفداران دو طرف احساس پیروزی کردند! اما آیا هدف پیروزی در مناظره بود؟ گفتم طرفداران، اما شما چطور؟ شما هم احساس پیروزی و سربلندی می‌کنید؟

خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود، بدی های دیگران را اظهار کند مگر آنکس که مورد ستم واقع شده باشد.خداوند شنوای داناست. (سوره نساء آیه 148)

در حاشیه برگزاری مراسم سالگرد رحلت حضرت امام (ره) در 14 خرداد

شما بارها اعلام نموده‌اید که از حمایت همگان نسبت به شما استقبال می‌نمایید، اما حمایت چه کسانی؟ آیا حمایت خائنین از شما باعث موالات و سربلندی شماست؟ شاید من را مورد سرزنش قرار دهید که «توهین و فحاشی کار...» اما فقط یک جمله می‌گویم، آیا حیف و میل کردن بیت‌المال، غارت اموال عمومی، بذل و بخشش‌های فامیلی و ایجاد نهادها و بنیادهای شخصی توسط بعضی از افراد معلوم‌الحال، برای ریاست مادام‌العمر کار شایسته‌ای است؟

بله، اگر هر کسی در مقابل این قدرتمندان و ثروتمندان بیاستد، سرنوشتش برای همه روشن است...

جناب آقای میرحسین، آیا این خطبه از نهج‌البلاغه را خوانده‌اید:

-به خدا سوگند! بیت‌المال تاراج شده را هر کجا که بیابم به صاحبان اصلی آن باز می‌گردانم، گر چه با آن ازدواج کرده، یا کنیزانی خریده باشند، زیرا در عدالت گشایش برای عموم است، و آن کسی که عدالت بر او گران آید، تحمّل ستم برای او سخت‌تر است. (نهج البلاغه، خطبه 15، ترجمه محمد دشتی، ص47)

امیرالمومنین علی(ع) روز دوم خلافتشان (سال 35هجری) این سخنرانی را ایراد فرمودند، سخنانی که اشاره مستقیم به غارت بیت‌المال توسط عثمان و بخشش آن به خویشاوندانش داشت... نمی‌خواهم مقایسه کنم با سخنان دکتر احمدی نژاد (که این دو در یک مقام و جایگاه نیستند):

-ظاهراً من وارد «محدوده ممنوعه قدرت» شده‌ام. عده‌ای عرصه مدیریت‌های کلان کشور را در انحصار خودشان و هم‌حزبی‌ها و خانواده و عوامل خودشان می‌دانند؛ احساس می‌کنند با آمدن من یک سلسله از بهره‌برداری‌های اختصاصی محدود می‌شود. (دکتر احمدی نژاد 1384)

اما هر دو سخنرانی یک نتیجه مشترک داشت:

اتحاد مخالفان و زورگویان در براندازی جریان حق و عدالت!

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ به نظر شما قرارداد سعدآباد در سال 82 باعث عزتمندی ایران شد؟! این قرارداد پس از بررسی در شورای عالی امنیت ملی بسته شد! پس به نظر شما کاملاً قانونی و مورد تایید رهبری بود؟! اینجا نیز به یک نکته بیشتر اشاره نمی‌کنم:

آیا داستان خیانت سرداران سپاه امام حسن(ع) را در تاریخ خوانده‌اید؟ چه خون‌ها که به دل امام حسن‌(ع) نکردند؟ آیا هیچ می‌دانید چرا امام حسن(ع) صلح را پذیرفت؟! وقتی که رهبر یک جامعه‌ی اسلامی برای حفظ نظام و اسلام مجبور به پذیرفتن ناخواسته‌ها و ناملایمات شود، آیا با تمام میل قلبی آن کار را کرده است؟

شما صریحاً اعلام کردید که رهبری در این 4 سال چندین بار از خودشان خرج کردند تا اشتباهات رئیس‌جمهوری را تذکر دهند! چند بار! آیا تذکر دادن درست بود یا سکوت؟

شما در حادثه 18 تیر کجا بودید؟ شما صحبت‌های مقام معظم رهبری در مورد آقای معین را که صریحاً از ایشان نام می‌برند شنیده‌اید؟ شما... می‌تونید تعداد تذکرهای مستقیم و غیر مستقیم هر دو دولت را بشماریم...

جناب آقای مهندس موسوی؛ نظر شما در مورد اسرائیل چیست؟ آیا این جمله از شما نیست:

-حمایت از آرمان فلسطین فعلاً در دستور کارم نیست!

این جمله چه ارتباطی با این جمله‌ی اوباما دارد؟

-ما موظف به تامین امنیت اسرائیل هستیم.

چه خوب و سنجیده فرمودند حضرت علی(ع):

-آن‌ها در کفر خود متحد و شما در ایمان و حق خود متفرق هستید!

آیا عدم مخالفت با دشمن چیزی جز تایید اوست؟

مسئله دیگر مسئله عزیز شدن مردگان و رفتگان است. مسئله‌ای که برای ما یک داستان تکراری و همیشگی در تاریخ بوده است. تا زمانی که فردی در میان ما است، از او یاد نمی‌کنیم و گاهی به پرو پای او می‌پیچیم و گاه به سفارشات او هم عمل نمی‌کنیم و گاه در بحرانی‌ترین شرایط استعفا می‌دهیم و صحنه را ترک می‌کنیم...

اکنون چه کسانی پیرو خط امام هستند؟! آیا پیرو خط امام بودن شعاری نیست که فقط در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری گفتمان غالب کاندیداها گردد؟! چند نفر از طرفداران شما ولایت فقیه را قبول دارند؟ طرفداران نگوییم... چند نفر از اعضای اصلی ستاد شما؟! همایش موج سوم را که دیگر همه به یاد داریم... در سومین همایش وقتی کلیپ ارتحال حضرت امام پخش شد و خبر رحلت آن بزرگوار توسط گوینده خبر خوانده شد، حاضرین در حضور شما و آقای خاتمی چه کردند و شما چه عکس‌العملی داشتید؟! اصول‌گرا معرفی شدن شما چطور؟ آیا در اولین فیلم تبلیغاتی‌تان واقعی بود؟ یا همان طور که گفتم تبلیغاتی؟

جناب مهندس موسوی؛ نه فقط شما بلکه دیگر کاندیدای جریان اصلاحات نیز در عوامفریبی دیگران پیش‌قدم شده‌اید! باز هم شما کمتر در صحبت‌های خود از شعارهای سوخته 12 سال پیش آقای خاتمی سخن به میان می‌آورید؟ اما سخنم بیشتر با آقای کروبی است، حاج آقا شما دیگر چرا؟ شما که شعار «دانشجوی زندانی آزاد باید گردد» را تکرار می‌کنید، تا به حال از خود پرسیده‌اید این دانشجویان چرا زندانی شده‌اند؟ شما دم از یار امام بودن و ادامه گفتمان امام و انقلاب می‌زنید و در عمل از مخالفان سرسخت ولایت‌ فقیه و جریان انقلاب حمایت می‌کنید؟ بدسابقه‌ترین افراد از نظر استفاده از بیت‌المال را در شعارهای انتخاباتی خود تیتر می‌کنید و دم از قانون‌گرایی و قانون‌گریزی دیگران می‌زنید؟ شما که به زور و بدون مجوز در بعضی از دانشگاه‌ها سخنرانی می‌کنید، فردا هم اگر خدای نکرده رای بیاورید باز هم مجری صحیح قانون هستید؟ از همه بدتر و شرم‌آورتر برای من به عنوان یک ایرانی مسلمان، شما خائنین به اسلام و توهین‌کنندگان به پیامبر عظیم‌الشان اسلام را در جرگه‌ی حامیان خود می‌آورید و باز هم دم از اسلام می‌زنید؟ (تیتر روزنامه اعتماد ملی: سروش: رای من کروبی) چه بگویم از کاسه‌های داغ‌تر از آش و ....

جناب آقای میرحسین؛ خطاب من به شما بود، اما وقتی سخنان نابجای دوستان و هم‌حزبی‌های شما را می‌شنوم خونم به جوش می‌آید... وقتی که طرفداران شما با آن حجاب افتضاح خود عکس امام در دستشان می‌گیرند شرمم می‌آید که واقعا چرا؟ چرا باید برای یک انتخابات عکس امام را در دست گرفت و در دل و قلب و زبان و پوشش به امام ناسزا گفت و او را ابزاری برای فریب دیگر مردم قرار داد؟ آقای آغاجری طرفدار کیست؟ شما یا آقای کروبی؟ فرقی ندارد! یکی از شماهاست، سخنان او را تایید می‌کنید یا رد:

در دولت خاتمی یک پایه از ولابت فقیه را منهدم کردیم، اگر موسوی انتخاب شود همه پایه‌های آن را فرو خواهیم ریخت.

شما از طرفداری همه استقبال می‌کنید اما با چه قید و بندهایی؟

اگر شما به رئیس‌جمهوری اشکال‌تراشی می‌کنید که ایشان بدون داشتن علم درست و حسابی! از فروپاشی اسرائیل و آمریکا و ... در آینده‌ای نزدیک خبر می‌دهند، امروز من از یک فروپاشی دیگر نام می‌برم: گفتمان اصلاحات.

امروز شما اصلاح‌طلبان دو راه بیشتر ندارید: یا اینکه خود را از این باتلاق نجات دهید و یا اینکه بمانید تا کم‌کم شما را در میان خود هضم کند... بماند که از نظر من، شما و دیگر دوستانتان قبل از غرق شدن در این باتلاق با عملکرد ناصحیح خودتان، خودکشی می‌کنید

بعد نوشت۱ مطالب مرتبط

دستبندهای شفابخش۱

دستبندهای شفابخش2

  • سید مهدی موسوی
۰۶
خرداد

شهادت حضرت صدیقه کبری (س) تسلیت باد.

مادرجان به مناسبت شهادتت مشکی می پوشیم و شال سبز سیدی به گردن می اندازیم، بلکه بعضی از همین سیدها و سید مآبان بدانند که شال سبز همچنان حرمت خودش را دارد و برایمان عزیز است...

  • سید مهدی موسوی
۰۳
خرداد

اگر قسمت اول دستبندهای شفابخش را نخوانده اید ابتدا بر روی لینک زیر کلیک نمایید.

دستبندهای شفابخش(۱)

بعد از رفتن سید مصطفی شرایط کاملا عوض شد، بودند از جوون‌های محل که دستبندهای سبز را فقط برای کلاس گذاشتن جلوی دوستانشان و هم سن و سال‌های خودشان می‌بستند...‌ یک جورهایی فکر می‌کردند با این کار ژست روشنفکری برداشته‌اند... اما با رفتن سید و حرف و حدیث‌هایی که از نیانداختن شال سبز و این جور چیزها پیچیده بود محله‌ی ما دو دسته تیپ فکری شده بود، یک عده‌ای می‌گفتند که سید مصطفی به خاطر نیانداختن شال سبز است که از دنیا رفته ... این جماعت یا قبلا دستبند نمی‌بستند یا اگر هم می‌بستند سریع باز کردند و کنار گذاشتند،‌ اما عده‌ی دیگر شال سید  شفاء او به خاطر آن را خرافه‌پرستی و عوام‌فریبی می‌دانستند و دلیل مرگ سید را کهولت سن و مریضی قلبی.

  • سید مهدی موسوی